گاهی ترانه ها از من دور می شوند
به مانند یه کوه بی روح می شوند
گاهی در میان این همه غم تنها می شوم
تمام خاطرات من منفور می شوند
گاهی برای دیدن یک لحظه روی تو
  تمام ارزوهای من کم نور می شوند
 گاهی برای حس یک لحظه با تو بودن
تمام استخوان های من فریاد می شوند
 گاهی بمانند یک روح سر گردان
تمام ارزوهایم بی روح می شوند
گاهی با تمام وجود احساس می کنم تو اینجایی
ولی به یک باره تمام آن احساس ها نابود می شوند
گاهی برای آنکه تو را دوست نداشته باشم
تمام سلول هایم بدنم بسیج می شوند
گاهی برای این فکر پست
تا ابد از خود بیزار می شوند

از:سعید رحمانی